آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما