کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی