نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما