ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعلهور شده بود
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود