هر غنچه به باغ سوگوار تو شدهست
هر لاله به دشت داغدار تو شدهست
همیشه خاک پای همسفرهاست
سرش بر شانۀ خونینجگرهاست
مرا بنویس باران، تا ببارم
یکی از داغداران... تا ببارم
تن فرزند بهر مادر آمد
اگر او رفت با پا، با سر آمد
نه پاره پاره پاره پیکرت را
نه حتّی مشتی از خاکسترت را