سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود