پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی