ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
چه سفرهای، چه كرمخانهای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام