بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست