به همین زودی از این دشت سپیدار بروید
یا لثارات حسین از لب نیزار بروید
سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست، مالک اشتر نمانده است
با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود