کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را