گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
غزل عشق و آتش و خون بود که تو را شعر نینوا میکرد
و قلم در غروب دلتنگی، شرح خونین ماجرا میکرد
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند