سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند