روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
گوش بسپار که از مرگ خبر میآید
خبر از مرگ چنین تازه و تر میآید
با هیچکس در زندگی جز درد همپا نیستم
بیدرد تنها میشوم، با درد تنها نیستم
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود