باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم