ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
دل، این دلِ تنگ، زیر این چرخ کبود
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام