میوزد در کربلا عطر حضور از قتلگاه
میکند انگار خورشیدی ظهور از قتلگاه
فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود جلوهزارمان
امشب شهادتنامۀ عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم
دلی که الفت دیرینه با بلا دارد
همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد