او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
پیشانیات
از میان دیوار میدرخشد
گودال قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟
این بوی آشنایی از تربت حبیب است
به گونۀ ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...