عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند