برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید