انبوه تاول بر تنت سر باز کرده
این هم نشان دیگری از سرفرازیست
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
افتاده بود در دل صحرا برادرش
مانند کوه، یکه و تنها، برادرش
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران
خشم و خشونت و غم کشتار بیامان