کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را