گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده