ای به چشمت آسمان مهر، تا جان داشتی
ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد