چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست