ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
گودال قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟
این بوی آشنایی از تربت حبیب است
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...