سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را