ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت