تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را