سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را