ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام