ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام