ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام