بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر است
عالم سیاهپوش به سوگ سه سرور است
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
دست خدا پردۀ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت
ای دل به مهر داده به حق! دل، سرای تو
وی جان به عدل کرده فدا! جان، فدای تو
اين ماه، ماهِ ماتم سبط پيمبر است؟
يا ماه سربلندى فرزند حيدر است؟
ای علوی ذات و خدایی صفات
صدرنشین همه کائنات