بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر است
عالم سیاهپوش به سوگ سه سرور است
بیا که آینۀ روزگار زنگاریست
بیا که زخمِزبانهای دوستان، کاریست
دست خدا پردۀ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت
باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده
ای علوی ذات و خدایی صفات
صدرنشین همه کائنات