شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن