غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را
که شیرینتر کند در لحظههای تشنه کامت را
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن