میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
بهسوی علقمه رفتم که تشنهکام بیایم
وَ سر گذاشته بر دامن امام بیایم
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی