هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را