کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده