سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی