آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو
تا درد خویش با تو بگوییم موبهمو
دنیای بیامام به پایان رسیده است
از قلب كعبه قبلۀ ایمان رسیده است