با اشک تو رودها درآمیختهاند
از شور تو محشری بر انگیختهاند
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد
من و این داغ در تکرار مانده
من و این آتش بیدار مانده