وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته