دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد
بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم
دل شکستۀ من! ای شکسته بال خودم
به زیر نمنم باران شقایقی ماندهست
کنار پنجره، گلدان عاشقی ماندهست
تو آرزوی منی با تو قلب من زندهست
و با وجود تو دنیای من فروزندهست
چرا چو خاک چنین صاف و ساده باید مرد؟
و مثل سایه به خاک اوفتاده باید مرد؟