غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بیمحابا ایستاده؟
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
آتش چقدر رنگ پریدهست در تنور
امشب مگر سپیده دمیدهست در تنور؟
آگه چو شد از حالت بیماری او
دامن به کمر بست پیِ یاری او