محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود