مسلم شهید شد وَ تو خواندی حمیده را
مرهم نهادی آن جگر داغدیده را
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست
تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست