جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی