کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری